وقتی بچه ها بلند می شوند، جوامع شکوفا می شوند!


برای بسیاری از مردم، خاطرات دوران کودکی بهترین بخش زندگی آنهاست، اما متأسفانه، این موضوع برای میلیون ها کودک در سراسر جهان صادق نیست. خودتان را بین 7 تا 8 سالگی تصور کنید که در خیابان ها برای زنده ماندن تلاش می کنید. در وضعیت نامناسب سلامتی؛ تقریباً بدون محافظت؛ عدم دسترسی به آموزش؛ مراقبت و شفقت و حالا این احساس را در 24 میلیون ضرب کنید.

بله میلیون ها… پاکستان خانه 24 میلیون کودک در سنین مدرسه است که از حقوق اساسی خود در قانون اساسی برای دسترسی به آموزش محروم هستند. تقریبا نیمی از دانش آموزان محکوم به اشکال خطرناک کار کودکان هستند که نه تنها آنها را از حق رشد و مشارکت کافی محروم می کند، بلکه تهدیدی جدی برای حفاظت و بقای آنها است. کودکان در پاکستان با چالش های متعددی روبرو هستند. فقر، بی سوادی، سطح پایین آموزش در مدارس، شرایط بد بهداشتی، ازدواج اجباری و کودکان زودهنگام، شرایط آزادی از زندان اطفال، قاچاق، استثمار از جمله مشکلات اساسی کودکان است.
پاکستان، پنجمین کشور پرجمعیت جهان با 65 درصد از کل جمعیت زیر 30 سال، پیشرفت کمی در راستای دستیابی به اهداف توسعه هزاره داشته است و اکنون با اهداف توسعه پایدار موافقت کرده است، اما این کشور در بین 188 کشور در رتبه 146 قرار دارد. در شاخص توسعه انسانی UNDP[1] و 185 از 188 کشور در برنامه توسعه سازمان ملل متحد برای توانمندسازی جنسیتی. فقر در پاکستان گسترده است: پاکستان در بین 187 کشور در رتبه 146 قرار دارد. از هر چهار خانوار یک نفر از فقر شدید رنج می برد، در حالی که سه چهارم خانوارها کمتر از 2 دلار در روز درآمد دارند.
به طور قابل توجهی، بر اساس گزارش شاخص شکاف جنسیتی جهانی در سال 2006، اولین سالی که این گزارش منتشر شد، پاکستان در رتبه 112 قرار گرفت و از آن زمان به بعد موقعیت این کشور هر سال به طور پیوسته بدتر شده است. در سال 2016، پاکستان در بین 142 کشور در رتبه دوم تا آخر قرار گرفت. کمیسیون حقوق بشر پاکستان تقریباً 3000 مورد خشونت علیه زنان و دختران از جمله قتل، تجاوز جنسی، خشونت خانگی و آدم ربایی را در سال‌های 2016 و 2017 ثبت کرده است. به غیر از فقر که 48 درصد از کار کودکان را تشدید می‌کند، مسائل دیگری مانند فیزیکی تنبیه در مدارس، بی‌توجهی خانواده و جامعه، عدم دسترسی به آموزش با کیفیت و فقدان مهارت‌های حرفه‌ای، فرصت‌ها و فرصت‌های آنها را برای توانمندسازی محدود کرده و منجر به افزایش کار کودکان و افزایش تعداد کودکان بی‌آموزش و بی‌مهارت به‌ویژه دختران نوجوان شده است. این به یک نگرانی جدی تبدیل می شود زیرا کودکان، نوجوانان، افراد گروه های اقلیت و افراد دارای معلولیت بار اضافی چنین بدبختی هایی را تجربه می کنند.
ایفران، 13 ساله، اهل شیخوپورای پاکستان، هنگامی که کارفرما او را به دلیل بی احتیاطی هل داد، دست خود را در دستگاه برش علوفه گم کرد. در واقعه ای دیگر، یک نوجوان 16 ساله پس از اینکه مردانی به زور او را برهنه کردند و در خیابان های دره اسماعیل خان پاکستان کشاندند، تاوان “جنایات” برادرش را پرداخت. این حادثه زمانی رخ داد که او پس از آوردن آب به خانه بازمی‌گشت که ناگهان مردانی او را محاصره کردند و او را برهنه کردند و مجبور کردند یک ساعتی در جامعه محلی قدم بزند. فریادهای دختر برای کمک به گوش او رسید زیرا کسی برای نجات او نیامد. شاهدان گفتند که هیچ کس به کمک او نیامد زیرا آنها ترسیده بودند. بدون شک جامعه مدنی و همچنین دولت، کار کودکان را بدترین شکل برده داری می دانند و در نتیجه قوانینی برای لغو کار کودکان وضع شده است. با این حال، به طرز تکان دهنده ای، قوانین، تخصیص بودجه و اصلاحات حقوق کودک هنوز با واقعیت فاصله دارند زیرا کار کودکان در طول زمان بدتر می شود.
بر اساس مطالعه اخیر یک سازمان متمرکز بر حقوق کودک در پاکستان، تقریباً 1.2 میلیون کودک خیابانی در پاکستان زندگی می کنند. این کودکان به دلیل عوامل متعددی از جمله فقر، بی توجهی، مشکلات خانوادگی، بلایای طبیعی و آوارگی، خشونت در خانه ها و مدارس، نبود شغل کافی، آموزش و سیستم های کمک های اجتماعی در خیابان ها به سر می برند. جای تعجب نیست که کودکان خیابانی نسبت به کودکانی که تحت مراقبت، شفقت و نظارت والدین خود هستند، در برابر سایر اشکال سوء استفاده از جمله اعتیاد به مواد مخدر، قاچاق و سوء استفاده جنسی آسیب پذیرتر هستند.
بی خانمانی، سوءتغذیه، آزار جسمی، جنسی و روانی پیامدهای مخربی برای کودکان ساکن در خیابان است. مشکلاتی از این دست به همین جا ختم نمی شود، بلکه همچنان کودکان را درگیر رابطه جنسی تجاری، سوء مصرف مواد مخدر می کند.
گدایی، خشونت و تروریسم.
برای مثال، رازک نه ساله، که به یک خانواده آواره داخلی در وزیرستان شمالی در مناطق قبیله ای فدرال (FATA) تعلق دارد، گفت: بسیار ناامید کننده است که می بینیم مدارس و خانه های ما در اثر انفجارهای تروریستی ویران شده اند و ما همچنان بهای درگیری را می پردازیم که هرگز ایجاد نکرده ایم. من و بسیاری از دوستانم بی خانمان شدیم، کودکی خود را پشت سر گذاشتیم و مدارس و آینده خود را از دست دادیم..
محرومیت از حقوق کودکان تهدیدی برای رشد انسان است و نیاز به اقدامی مشخص دارد. تعهد را می توان با تصویب کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد و با تصویب قوانین و سیاست های مرتبط با حقوق کودک نشان داد که اولین قدم مهم در جهت شناخت و احقاق حقوق کودک است، اما این امر باقی خواهد ماند. یک وعده توخالی، مگر اینکه به تخصیص منابع و تصویب قوانین مربوط به حقوق کودک ترجمه شود.
Child Rise، یک سازمان غیرانتفاعی متمرکز بر حقوق کودکان، با جوامع، ادارات دولتی و سایر بازیگران جامعه مدنی برای تأثیرگذاری بر حمایت از کودکان، آموزش (رسمی، غیررسمی و حرفه ای)، بهداشت، مراقبت اجتماعی، روانی اجتماعی و قانونگذاری کار می کند. اصلاحاتی برای توانمندسازی کودکان محروم و آسیب پذیر برای زندگی کودکی سالم، تحصیل کرده و امن در محیطی حفاظت شده. Child Rise همچنین به دنبال مشارکت با جوامع، گروه‌های نوجوانان و جوانان، افراد نیکوکار و سازمان‌های بین‌المللی متمرکز بر حقوق کودک است که قصد دارند به جوامع کمک کنند تا محیطی مناسب برای کودکان ایجاد کنند. Child Rise از حقوق کودکان محافظت می کند زیرا همه کودکان در سراسر جهان یک چیز مشترک دارند، حقوق آنها. ما همچنین معتقدیم که برای بزرگ کردن کودک نیاز به یک جامعه است و وقتی بچه ها رشد می کنند، جوامع رشد می کنند. برای اطلاعات بیشتر، لطفا به صفحه فیس بوک ما مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید