اجرای حفاظت های فرهنگی دومینیک اونگوئن در ICC


دومینیک اونگون در ICC

در سال 2015، من یک پست وبلاگی را به حفاظت فرهنگی اختصاص دادم که در آن فکر می‌کردم که حمایت‌های فرهنگی احتمالاً می‌تواند در داخل و در چارچوب حمایت‌های موجود در دادگاه کیفری بین‌المللی قرار بگیرد. (به واقعیت های حفاظت فرهنگی در ICC مراجعه کنید؟) من از پرونده Ongwen به عنوان نقطه شروع در زمانی استفاده کردم که Ongwen اخیرا دستگیر و به ICC منتقل شد. در پست وبلاگ بالا، که بخش‌هایی از تحقیقات نوظهور من را برجسته می‌کرد و به مرور زمان به تحقیقات موجود من تبدیل شد، استدلال کردم که حمایت از بیماری‌های روانی همانطور که در ماده 31 (الف) اساسنامه رم آمده است، و دفاع از اجبار تحت ماده 31 (د) اساسنامه رم می تواند برای واجد شرایط بودن استدلال های فرهنگی که واقعیت های زنده و مرتبط هستند و در چارچوب LRA ذاتی هستند و این واقعیت ها می توانند به طور بالقوه بر مسئولیت کیفری Ongwen تأثیر بگذارند استفاده شود.

به طور خلاصه، برای خلاصه کردن استدلال‌هایم در این پست وبلاگ خاص، این فرضیه را مطرح کردم که اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) که کارشناسان به طور جدی معتقدند به سلامت روان کودکان سرباز و جوانان رزمنده آسیب می‌زند، ممکن است در نهایت خود را در مشکلات روانی مزمن نشان دهد. این امر منجر به از بین رفتن کامل اهلیت قانونی متهم می شود. بر اساس مطالعات تجربی انجام‌شده، من استدلال می‌کنم که سربازان کودک ربوده شده توسط LRA چنین رویدادهای آسیب‌زا را تجربه کرده‌اند و ناگزیر از تجربه مشکلات روانی مزمن در نتیجه گذشته آسیب‌زا هستند.

تحت دفاع از اجبار، من همچنین استدلال کردم که تأثیرات فرهنگی و معنوی، که احتمالاً عمیقاً در فرهنگ سازمانی LRA ریشه دوانده بود، مبارزان LRA را تحت تأثیر قرار داده یا مجبور به ارتکاب جنایاتی کردند که در غیر این صورت به راحتی انجام نمی شد. در این پست نشان دادم که تکیه LRA بر استفاده از دین و سنت برای القای ترس، ارعاب و در نهایت تسلیم در میان پیروان خود، اهمیت دین و معنویت را در آفریقا هم به عنوان یک عمل فرهنگی و هم به عنوان یک عامل تعیین کننده کنش اجتماعی نشان می دهد. استدلال‌های من نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از انگیزه برای سربازان جوان برای پیوستن به صفوف LRA، فرض بر این است که از طریق استفاده از آیین‌های ایمن‌سازی و از طریق تقویت مستقیم معنوی، در طول مبارزه از نظر معنوی محافظت می‌شوند. من جلوتر رفتم تا اشاره کنم که یک سلسله مراتب معنوی وجود دارد و جوزف کونی، به عنوان رئیس و پیام آور معنوی آن، در این سلسله مراتب مرکزی است. بر اساس این سلسله مراتب معنوی موجود، اقتدار نهایی به ارواح تعلق می گیرد که قوانین مختلفی را تعیین می کنند. پیروان LRA کونی مجبور بودند به شدت به این قوانین پایبند باشند تا از مجازات ارواح در امان باشند و در غیر این صورت با مرگ در میدان نبرد مواجه شوند. بنابراین، من استدلال می کنم که اساساً این اعتقادات در این نظم معنوی آنقدر قوی بودند که احتمالاً کنترل را در بین جنگجویان LRA ایجاد کردند.

اکنون به سرعت به سال 2021 می رسیم، زمانی که پرونده Ongwen از آن زمان در ICC به اوج خود رسیده است. حکم نهایی در اوایل فوریه سال جاری صادر شد و هیئت منصفه متعاقباً اونگ ون را در 61 مورد جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی در شمال اوگاندا بین 1 ژوئیه 2002 تا 31 دسامبر 2005 مجرم شناخت. اونگ ون به 19 اتهام محکوم شد. جرایم جنسی و جنسیتی، از جمله ازدواج اجباری، شکنجه، تجاوز جنسی، بردگی، بردگی، بارداری اجباری و هتک حرمت شخصی.

جالب ترین چیز در مورد پرونده Ongwen، پرونده دفاعی بود که از همان خط دفاعی، بیماری روانی و اجبار استفاده می کرد که من در سال 2015 پیشنهاد دادم، خیلی قبل از اینکه پرونده حتی به دادگاه برود. استفاده و اتکای آن‌ها به شهادت‌های کارشناس برای آزمایش پرونده‌شان نه تنها پیچیدگی این پرونده را برجسته کرد، بلکه نحوه ارائه شواهد فرهنگی را در دیوان کیفری بین‌المللی یا هر دادگاه کیفری بین‌المللی یا دادگاه برای آن موضوع متحول کرد. این یک رویکرد نوآورانه است که بسیاری از استدلال های حقوقی من در مورد حفاظت فرهنگی را در عمل به این مورد خاص اعمال می کند و آنها را در ICC آزمایش می کند. به طور خلاصه، استدلال های دفاعی چهار جنبه اصلی را برجسته می کند که اعتقاد بر این است که برای بررسی قضات بسیار مهم است. این ها بودند:

آقای Ongwen یک کودک قربانی LRA است

اول، دفاع استدلال کرد که اونگون یک قربانی بود، نه یک مجرم. آنها ادعا می کنند که او در کودکی توسط LRA ربوده شد و تقریباً سه دهه قبل از اینکه بتواند داوطلبانه به ارتش تسلیم شود، به طرز وحشیانه ای مورد آزار و اذیت قرار گرفت. در نتیجه، آن‌ها ادعا می‌کنند که اونگ‌ون دچار تخریب ذهنی طولانی‌مدت شده است، که اساساً به این معنی است که توانایی‌های ذهنی و در نتیجه ظرفیت ذهنی او تخریب شده است. علاوه بر این، آنها اضافه کردند که اونگ ون دارای سن ذهنی یک کودک است و اگرچه او “از لحاظ زمانی تا بزرگسالی رشد کرد، اما از نظر ذهنی یک کودک باقی ماند.” (من همچنین در مقاله اخیر این موضوع را استدلال کردم). از طریق این استدلال، مدافع استدلال کرد که وضعیت Ongwen به عنوان یک کودک / قربانی نباید توسط هیئت منصفه نادیده گرفته شود. آنها در طول دادرسی تکرار کردند که برخلاف استدلال دادستان، اونگ ون باید به عنوان یک قربانی دیده شود تا یک مجرم. آنها همچنین استدلال کردند که دادستان هیچ مدرک تجربی در مورد چگونگی تبدیل شدن یک کودک سرباز از قربانی به مجرم ارائه نکرده است.

ساختار LRA و وضعیت آقای Ongwen

نکته دیگری که آنها اشاره کردند این بود که LRA یک ارتش متعارف نیست. کونی به جای تکیه بر ساختار فرماندهی سلسله مراتبی LRA، راحت‌تر بر ساختار فرماندهی شورای روح تکیه می‌کند، که آنها می‌گویند دپارتمان است. آنها استدلال کردند که دادستان نتوانست ساختار و سلسله مراتبی را که اونگ ون را در موقعیت فرماندهی قرار می دهد، اثبات کند. این استدلال‌ها استدلال‌های بسیار مشابهی هستند که قبلاً در مورد مسئولیت فرماندهی در پرونده بمبا نیز چند سال پیش مطرح کردم.

انحراف فرهنگ آچولی توسط معنویت گرایی LRA

دفاع Ongwen به این استدلال ادامه داد که قواعد، مقررات و دستورات مربوط به مسائل سیاستی توسط Spirits از طریق Kony به عنوان واسطه او ایجاد و صادر شده است. به گفته آنها، کونی خود را یک ناسیونالیست آچولی می دید که از طرف خدا برای نجات آچولی ها فرستاده شده بود. این اعتقاد راسخ و راسخ وجود داشت که دستورات ارواح که کانی داده عرفانی هستند. این قوانین یک عملکرد بازدارنده ایفا می کنند و احساس محافظت در برابر آسیب می دهند و بنابراین فرد (Onguen) را بیشتر در حرکت مقید می کنند. تنها راه زنده ماندن در بوته پیروی از دستورات ارواح بود. همه در LRA به ویژگی های معنوی کونی به عنوان پیام آور خدای قادر مطلق و همه جا حاضر اعتقاد داشتند. هر فرمانده – لشکر، تیپ و واحد – می دانست که چاره ای جز پیروی از دستورات کونی ندارد. ده فرمان و معنویت گرایی در LRA به طور موثر به عنوان ابزار اصلی کنترل توسط Kony برای تحمیل ترس در LRA استفاده شد. با انجام این کار، دفاع تلاش کرد تا مسئولیت را از Ongwen منحرف کند و این مسئولیت را به Kony منتقل کند.

ماهیت مستقل قضیه

در نهایت بیان کردند که آنچه این مورد را برجسته می‌کند، وضعیت واقعی عجیب آن است که پوشیده از معنویت و عرفان است. آنها معتقدند که نقش معنویت گرایی یک مشکل جدید در دادگاه ها و دادگاه های بین المللی است. تأثیر قابل توجه آن بر رفتار و اقدامات گروه هایی مانند LRA هرگز قبلاً مورد بحث قرار نگرفته است. معنویت گرایی در LRA ابزار اصلی استفاده شده توسط Kony برای ماندن در بالای LRA بود. در این زمینه است که معنویت گرایی و اجبار به عنوان پیامد مستقیم آن می تواند به عنوان محرک های اصلی رفتار LRA و قربانی شدن Ongwen قدردانی و درک شود. دفاع استدلال کرد که مطلق گرایی که کونی با استفاده از معنویت گرایی بر LRA حکومت می کرد، تجربه ای منحصر به فرد در حقوق کیفری بین المللی است، که نشان می دهد که نیازمند پاسخی محتاطانه و متعادل از سوی قوه قضاییه است.

نتیجه

علی‌رغم درخواست‌های فوق‌الذکر که توسط تیم دفاعی اونگ‌ون به دادگاه ارائه شد، دو دفاع مثبتی که آنها مطرح کردند، یعنی بیماری روانی و اجبار، به درستی رد شد. دفاعیات مطرح شده لزوماً با تناسبی که می توانست در این مورد خاص توسط هیئت بر اساس تجربه خاص و پیچیده Ongwen اعمال شود، برآورده نشد. با این حال، این یک فرصت منحصر به فرد برای پانل بود تا با این مسائل درگیر شود. با این حال، این می‌توانست فرصتی ایده‌آل برای ایجاد یک سابقه جدید و منحصر به فرد در مورد برخی از مسائل پیچیده‌تر که همچنان آزاردهنده ICL است، یعنی وضعیت Ongwen به عنوان قربانی و مجرم با اعتراف و پذیرش پیچیدگی‌های اطراف سربازان کودک و مقصر بودن آنها باشد. اهمیت افزایش حمایت‌های فرهنگی زمانی که و در صورت کاربردی بودن و مرتبط بودن در یک زمینه خاص، نیاز به تعامل معنادارتر و کمتر مکانیکی در مورد موضوعاتی که ویژگی‌های بافت بر دکترین حقوقی بین‌المللی تأثیر می‌گذارد یا در تعارض است. با این حال، پرونده دفاعی در Ongwen سابقه ای برای استفاده از دفاع فرهنگی متوسط ​​در دیوان کیفری بین المللی ایجاد کرد و این خود یک انحراف قابل توجه در دیوان کیفری بین المللی و حقوق کیفری بین المللی است.

ارسال شده توسط Ingrid Roestenburg Morgan

دیدگاهتان را بنویسید