در مقاطع خاصی از تاریخ آفریقا، اروپا و آمریکای لاتین، هر منطقه تصمیم به ایجاد صلاحیت های فراملی برای حمایت از حقوق بشر گرفت. اینها به ترتیب زمانی عبارتند از: دادگاه اروپایی حقوق بشر، دادگاه بین آمریکایی حقوق بشر و دادگاه آفریقایی حقوق بشر و مردم. اگرچه هر یک موضوع تک نگاری های مهم و تخصصی بوده اند، اما هیچ مطالعه عمده ای هم مسائل نهادی و هم حقوقی سه نظام منطقه ای را تحلیل نکرده است.
3 دادگاه منطقه ای حقوق بشر در زمینه: عدالتی که نمی توان آن را بدیهی تلقی کرد، اولین کتابی است که مقایسه ای جامع از این سه سیستم ارائه می دهد. این کتاب بهجای کنار هم قرار دادن ویژگیهای مشابه، چگونگی عملکرد سه دادگاه را به عنوان بخشهایی از یک کل یکپارچه بزرگتر بررسی میکند. شباهت ها و تفاوت های بین دادگاه ها علاوه بر تمرکز حقوقی اولیه کتاب، همراه با بینش های تاریخی، سیاسی و جامعه شناختی روشن شده است.
تجزیه و تحلیل دقیق فرآیندهایی که دادگاهها از طریق آن به وجود آمدند، روشن میسازد که، صرفنظر از تفاوتهای مختلف سیاسی، فرهنگی یا دیگر، دولتهای هر یک از سه قاره از نظارت بینالمللی رنجیدهاند. این کتاب همچنین این باور رایج را که پس از جنگ جهانی دوم، قدرت طرحهای حقوق بشری آنقدر قدرتمند بود که دولتها دیگر نیازی به بحث درباره آنها نداشتند، خنثی میکند. عدالت را نمی توان بدیهی تلقی کرد، موضعی که با تجزیه و تحلیل کتاب در مورد چگونگی توسعه هر دادگاه و نحوه اجرای تصمیمات آنها پشتیبانی می شود.
پویایی و رویکرد چند رشته ای لارنس بورگورگ لارسن به شخص اجازه می دهد تا به درستی خطرات پشت تحولات نهادی و قضایی سه دادگاه منطقه ای حقوق بشر را درک کند. این کتابی است که نه تنها متخصصان حقوق، بلکه متخصصان روابط بینالملل، حقوق بشر و زمینههای بیشماری دیگر را نیز مورد توجه قرار میدهد.